مهدویت امام زمان (عج) $(function(){ $('#slides').slides({ preload: true, preloadImage: '', play: 5000, pause: 2500, hoverPause: true }); });

سفارش تبلیغ
صبا ویژن

به نام او که عشق را تا مرز از خودگذشتگی و آزادگی به انسانها آموخت:دوست داشتن


آنان که رفتند و ما را تنها گذاشتند امروز شاهدان این دنیای فانی هستند و نظاره گر اعمال دوستان خود می باشند. من امروز می خواهم روی گلایه ام را به دوستانی  سوق دهم که هیچ یادی ز یاران خود نمی کنند. آن یارانی که رفتند تا ما آزاد نفس بکشیم. چرا امروز خون آن لاله های خفته در عشق را پایمال می کنیم؟ چگونه می توانیم دم از شهدا زنیم ولی شاهدی آنان را بر رفتارمان فراموش کنیم؟


آنان از جان و هستی خود گذشتند که معنی رهایش را به ما بیاموزند نه اینکه ما بیاییم و فریاد آزادی در رنگ غرب زنیم و خود و اطرافیانمان را به سوی پستی کشانیم.


از کسانی گله دارم که روزی در جوار این شهیدان قدم بر میداشتند و همسنگری ها می کردند ولی امروزه نه تنها قابی تهی از خاطرات را بر نیم دارند بلکه پایمالی خون آنها را رقم می زنند. در سکوت های خود خفقان برایم معنا میشود پس دگرباره سکوت نخواهم کرد. می خواهم بگویم نقاب های وابستگی به قدرت و دولت و دنیای فانی را بردارید و بیایید از مجاز ها بگریزیم باری دیگر عشق را در خانه ی شهیدان مرور کنید. بیایید یکدلی و یکرنگی را در میان تمام رنگ ها گلچین کنیم و دل آن عاشقان راه خدایی که در بالین سعادت آرامیده اند را در فضای بیکرانه شاد کنیم.در اندیشه ام اشک آسمان برخاسته از همیت خونین شهیدان است پس قدر این موهبت رابدانید بیایید کاری کنیم که دیگر کائنات غم را به تصویر نکشند و آسمان در اندوه خود نبارد.




  • به امید روزی که مردم ایران ما راه شجاعت و عشق را در مفهوم راه شهیدان بیابند.


 


شهیدان راه خدایی





      

آشنایی با یادمان های دفاع مقدس

1- یادمان شلمچه

2- یادمان طلائیه

3- یادمان دهلاویه

4- یادمان هویزه

5- یادمان فتح‌المبین

6- فکه

7-  تنگه چزابه

8- اروندکنار

9- پاسگاه زید

10- پادگان دو کوهه

11- پادگان گلف (منتظران شهادت)

12- مسجد جامع خرمشهر

13- خرمشهر

 

شلمچه

1- یادمان شلمچه

منطقه مرزی شلمچه در منتهی‌الیه غرب خرمشهر واقع شده است و نزدیک‌ترین نقطه مرزی به بصره می‌باشد. شلمچه یکی از محورهای هجوم  دشمن در 21/6/59 به خرمشهر بود. در عملیات بیت‌المقدس اگر چه خرمشهر آزاد شد ولی با توجه به اهمیت نظام شلمچه، دشمن به سختی از آن دفاع کرد و آن را در اشغال خود نگه داشت و پس از آن، موانع، استحکامات و رده‌های دفاعی متعددی در این منطقه ایجاد کرد.

رزمندگان اسلام با اجرای عملیات کربلای 5 در دی‌ ماه 1365، این مواضع را در هم شکستند و شلمچه را آزاد  کردند که به پاس رشادت و شهادت رزمندگان اسلام بنای یادبودی در این منطقه ایجاد شده است. هر چند در پایان جنگ بار دیگر این منطقه را دشمن تصرف کرد اما این شهدا و ایثارگران بودند که سرزمین شلمچه را باز ستادند، تا جای قدم‌های علی‌بن موسی‌الرضا علیه‌السلام  در هنگام ورود به ایران همچنان زیارتگاه باشد.

 

طلائیه

2- یادمان طلائیه

حدود 45 کیلومتری جاده اهواز- خرمشهر سه راهی طلائیه قرار گرفته است یک جاده فرعی به سمت غرب و تا نزدیکی مزر ایران و عراق شما را به پاشگاه طلاییه می‌رساند که این نقطه تا شعاع چند کیلومتری منطقه طلاییه نامیده می شود. طلاییه یکی از محورهای مهم عملیاتی خیبر و بدر بوده است که بعد از دفاع مقدس مقری برای جستجوی پیکر مطهر شهدا در این منطقه دایر شد، در یکی از این حسینیه ابوالفضل(ع) بنا شده که به عنوان یادمان شهدای این منطقه اکنون میزبان زایران کربلای طلاییه می‌باشد.

 

دهلاویه

3- یادمان دهلاویه

روستایی در غرب سوسنگرد که در جریان هجوم دشمن، پس از 10روز دفاع سرسختانه در تاریخ 24/7/59 اشغال شد. در طی عملیات‌های رزمندگان، ستاد جنگ‌های نامنظم به فرماندهی شهید مصطفی چمران تلاش‌هایی برای آزادی مناطق اشغال شده انجام دادند و سرانجام در تاریخ 27/6/60 در عملیاتی به نام آیت‌الله مدنی (اولین شهید محراب در تبریز) دهلاویه آزاد شد. در نزدیکی این روستا یادمانی واقع شده که محل شهادت دکتر چمران (وزیر دفاع و نماینده مجلس) به همراه تنی چند از همرزمانش می‌باشد. هر چند زیارت قبور خواهران معصومی که به صورت جمعی مدفون این سرزمین شدند نیز خالی از لطف نیست.

 

هویزه

4- یادمان هویزه

شهر هویزه در 10 کیلومتری جنوب غربی سوسنگرد، مرکز یکی از بخش‌های دشت آزادگان است. دشمن در آغاز جنگ با اشغال شمال و شرق هویزه، عملا آن را محاصره کرد. در عملیات هویزه در 15/10/59 رزمندگان از این منطقه نفوذ کردند و به محل استقرار دشمن در جنوب کرخه هجوم بردند و 800 نیروی عراقی را اسیر کردند که این تعداد تا آن روز جنگ، بی‌سابقه بود. اما با شروع پاتک‌های دشمن، نیروهای خط مقدم عملیات که گروهی از پاسداران هویزه، حمیدیه و اهواز و گروهی از داشجویان پیرو خط امام بودند در محاصره قرار گرفتند و تعدادی از آنان از جمله سید حسین علم‌الهدی فرمانده سپاه هویزه به شهادت رسیدند. در طی عملیات بیت‌المقدس در اردیبهشت 1361 منطقه هویزه با رمز یا علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام آزاد شد و پیکر عزیز این شهدا در مکانی که امروز به عنوان یادمان شهدای هویزه میزبان زایرین می‌باشد کشف شد.

5- یادمان فتح‌المبین

در اولین روزها‌ی جنگ، دشمن تا پشت رودخانه کرخه جلو آمد و در حاشیه کرخه که مشرف به شهر شوش و جاده‌ اندیمشک اهواز بود مستقر شد. حضور رزمندگان اسلام در این جبهه، با شکل‌گیری خط دفاعی و اجرای عملیاتی تحت عنوان امام مهدی علیه‌السلام در سال 1360، مقدمه اجرای عملیات فتح‌المبین شد. در جریان این عملیات تعدادی از نیروهای اسلام که قصد رخنه به سنگرهای دشمن در شیارهای المهدی، شیخی و شلیکا را داشتند با سنگرهای کمین دشمن درگیر شدند که منجر به شهادت تعدادی از رزمندگان شد. مزار شهدای گمنام عملیات فتح‌المبین و سنگرها و شیارهای به جای مانده آن زمان بیانگر حماسه‌ای است که شیرمردان الهی در آن جا خلق کردند.

 

فکه

6- فکه

این منطقه در شمال غرب استان خوزستان قرار گرفته است. فکه از شمال به منطقه چنانه، از غرب به خط مرزی و از جنوب به تنگه چزابه و بستان محدود می‌شود.

منطقه فکه رملی و سرزمین شن‌های روان است. دشمن بعد از اشغال منطقه در آن، 16 رده موانع در مقابل رزمندگان اسلام ایجاد کرده بود. در عملیات و الفجر مقدماتی رزمندگان پس از نبردی سخت در محاصره دشمن افتادند و عده‌ای از نیروها نیز مجبور به عقب‌نشینی شدند. این منطقه مزین به خون شهدای عملیات‌های والفجر مقدماتی، والفجر یک و سرداران شهید همچون حسن باقری، مجید بقایی و سید شهیدان اهل قلم سید مرتضی آوینی و همچنین شهدای بزرگوار تفحص می‌باشد.

 

چزابه

7-  تنگه چزابه

تنگه مهم چزابه در شمال غربی شهرستان و در مسیر جاده‌ای که از مرز به طرف بستان کشیده شده بین تپه‌های رملی و هورالهویزه قرار دارد. دو جاده نظامی در دو سوی آن قرار دارد، جاده‌ای در خاک ایران که چزابه را به فکه متصل می‌کند و جاده دیگری که به شهر العماره عراق  متصل می‌شود، دهانه این تنگه 5/1 کیلومتر می‌باشد و لذا از جنبه نظامی بسیار مهم و استراتژیک است. تنگه چزابه یکی از 5 معبر اصلی هجوم ارتش عراق در ابتدای جنگ به خوزستان بود که در عملیات طریق القدس با رمز مقدس یا حسین بن علی علیه‌السلام  در آذر ماه 1361 آزاد شد.

اروند کنار

8- اروندکنار

یکی از بخش‌های شبه جزیره آبادان است که در 48 کیلومتری جنوب شرق آبادان و در انتهای جاده آبادان اروندکنار واقع شده است. این منطقه شاهد یکی از موفق‌ترین و بزرگترین نبردهای دوران دفاع مقدس می‌باشد. در عملیات والفجر 8 غواصان خط‌شکن شبانه از اروندرود گذشته، خط دشمن را شکسته و موفق به آزاد سازی منطقه فاو شدند این عملیات ضربه مهلکی بر ارتش بعث عراق وارد کرد.

 

9- پاسگاه زید

وقتی در جاده اهواز خرمشهر از ایستگاه حسینیه به سمت غرب (جاده شهید کاظمی) برویم پس از طی مسافتی به مزار تعدادی از شهدای گمنام عملیات رمضان می‌رسیم، منطقه زید و ایستگاه حسینیه از محورهای مهم هجوم دشمن به خوزستان بود که عراق از این طریق به جاده اهواز- خرمشهر دست یافت. این منطقه یکی از محورهای مهم عملیات‌های بزرگی مانند بیت‌المقدس و کربلای 4 و 5 بوده است.

 

دوکوهه

10- پادگان دو کوهه

این پادگان در فاصله 7 کیلومتری شمال شهر اندیمشک و 160 کیلومتری شهر اهواز قرار دارد. این پادگان در دوران دفاع مقدس در منطقه جنوب به عنوان مهمترین پایگاه آماده سازی رزمندگان اسلام به شما می‌رفت. دو کوهه، عقبه عملیات فتح‌المبین بود ودر طول دوران دفاع مقدس میزبان نیروها از لشگرهای متفاوت و بالاخص لشگر حضرت رسول(ص) از تهران بود. این مکان محل استقرار سرداران شهید چون احمد متوسلیان، ابراهیم همت، رضا چراغی، عباس کریمی، دستواره، محسن وزوایی، سعید مهتدی و سعید سلیمانی و بسیاری از رزمندگان اسلام بوده است.

 

11- پادگان گلف (منتظران شهادت)

ستاد عملیات جنوب یا پایگاه منتظران شهادت در اهواز، در دوران دفاع مقدس به عنوان مرکز فرماندهی جنگ، محورهای عملیاتی خوزستان را اداره  می‌کرد. این ستاد در سال 1359 فعال شد تشکیل اتاق جنگ و فعال شدن اطلاعات و عملیات، اعزام نیرو تشکیل واحدهای جنگ و حضور مسئولین نظام از مشخصات اصلی پادگان منتظران شهادت (گلف) بوده است. گلف تا پایان جنگ به عنوان پایگاه فرماندهی و هدایت جنگ مورد استفاده قرار می‌گرفت.

 

مسجد جامع خرمشهر

12- مسجد جامع خرمشهر

مسجد جامع خرمشهر که سمبل مقاومت خرمشهر شناخته می‌شود در طول 24 روز مقاومت، مرکز فرماندهی و ستاد نیروهای مردمی بود، و همه هماهنگی‌ها از جمله تبادل اخبار، تجهیز، تسلیح و آموزش رزمندگان، مداوای اورژانسی مجروحین و نگهداری موقت شهدا، همگی در مسجد جامع صورت می‌پذیرفت. در عین حال سایر مساجد و حسینیه‌های شهر نیز پایگاه‌های فرعی بودند که از مسجد جامع هدایت می‌شدند. مسجد جامع به زعم آنکه از آغاز جنگ در زیر آتش موثر دشمن قرار داشت و از 24/1/59 چندین بار در آستانه سقوط قرار گرفت اما تا آخرین روز، مقاوم باقی ماند و حتی پس از سقوط پل خرمشهر که تنها راه ارتباطی به خرمشهر بود مامن و پناه نیروهایی بود که هنوز در شهر باقی مانده بودند اما آنگاه که آخرین مدافعان به آب زدند و از کارون گذشتند مسجد جامع نیز خاموش شد تا در سوم خرداد 1361 شاهد اشک شوق و شادی توأم با سجده شکر رزمندگان اسلام شود آنجا که امام فرمود خرمشهر را خدا آزاد کرد.

 

فتح خرمشهر

13- خرمشهر

این شهر مهم استراتژیک مرزی 6500 کیلومتر مربع مساحت دارد. خرمشهر از شمال به اهواز، از شرق به بندر ماهشهر، از جنوب به آبادان و از غرب به مرز ایران و عراق محدود است و در زمان وقوع انقلاب اسلامی در سال 1357 حدود 220 هزار نفر جمعیت داشت.

خرمشهر در طول تاریخ خود 4 بار اشغال شد که 2بار آن با اتکاء به بیگانگان و یا در برابر واگذاری بخشی از سرزمین ایران به وطن بازگشت اما در آخرین بار، بدون پشتیبانی بیگانگان و بدون واگذاری حتی یک  وجب از خاک کشورمان به مام میهن  بازگشت. خرمشهر از بعد از ظهر 21/6/59 زیر آتش سنگین ارتش عراق قرار گرفت. یگان‌های دشمن در این منطقه تهاجم خود را از 3 محور آغاز کردند:

 از جنوب ایستگاه حسینیه برای بستن جاده اهواز- خرمشهر و از سمت شمال و غرب خرمشهر برای دستیابی به دروازه شهر موسوم به پلیس راه دشمن با اجرای آتش سنگین و هجوم قوای رزهی به سمت خرمشهر و محاصره آن طرح‌ریزی کرده بود که هماهنگ با برنامه اشغال سه روزه استان خوزستان، خرمشهر را نیز به اشغال  درآورد ولی با مقاومت حماسی  مدافعان خرمشهر نه تنها دشمن در اشغال خوزستان ناکام ماند بلکه با تحمل خسارات و تلفات بسیار، بعد از 24 روز جنگ و گریز تنها توانست بخش غربی خرمشهر را تصرف کند. برای آزادسازی منطقه وسیع جنوب غربی اهواز، عملیات بیت‌المقدس از 10/12/61 آغاز  شد که نهایتاً در مرحله چهارم عملیات و در تاریخ 2/2/61 خرمشهر آزاد گردید.

در روزهای پایانی جنگ و پس از پذیرش قطعنامه 598 از طرف ایران، ارتش عراق که هیچ‌گاه دست از خوی تجاوزکارانه خود برنداشته بود با تعدادی از لشگرهای خود در 21/6/67 طی تهاجمی  دیگر خود را به جاده اهواز- خرمشهر رساند و 30 کیلومتر از این جاده را اشغال کرد. در حالی که خرمشهر در خطر محاصره و اشغال مجدد قرار گرفته بود با پیام هشدار دهنده امام خمینی (ره) و یا حضور سپاه و انبوه نیروهای بسیجی و مردمی در این منطقه، طی 3 روز درگیری و مقاومت، دشمن عقب رانده شد و حتی فرماندهان برای حمله مجدد و آزادسازی بصره نیز اعلام آمادگی کردند که حضرت امام فرمودند ما بر پیمانی که بسته‌ایم استواریم.

قابل ذکر است کرخه و شوش و دهلران و دزفول و آبادان در جنوب و مهران و قصرشیرین و نفت شهر و مریوان و سقز و بانه و...، ده‌ها مکان زیبای دیدنی در غرب و شمال غرب خود داستان مفصلی است از ناگفته‌ها.

 

 

منابع :تبیان  تبیان

 





      

به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی امروز در دیدار هزاران نفر از بسیجیان سراسر کشور، بسیج را رمز پایداری، ماندگاری و عزت ملی دانستند و ضمن توصیه مؤکد به همه رسانه‌ها، فعالان سیاسی و مسئولان برای پرهیز از اختلاف‌های جزئی و غیراصولی تأکید کردند: امروز اولویت اصلی کشور مقابله با جنگ نرم دشمن که هدف آن ایجاد تردید، اختلاف و بدبینی میان آحاد مردم است و مهمترین راه‌های مقابله با این تهاجم حفظ و تقویت بصیرت، روحیه بسیجی، امید کامل به آینده و مراقبت جدی در تشخیص‌ها است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی بسیج را یک استثناء و حادثه‌ای بی نظیر در کشور خواندند و افزودند: اینکه در یک کشور مردم با همه وجود و با بهترین و مؤمن‌ترین عناصر خود از یک نظام بدون هیچ چشم داشتی و با همه توان دفاع کنند، فقط مخصوص انقلاب اسلامی ایران است که دل نورانی امام بزرگوار (ره) توانست به این حقیقت بزرگ دست پیدا کند و با کمک الهی آنرا تحقق بخشد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به نقش آفرینی و امتحان‌های بزرگ بسیج در صحنه های مختلف انقلاب خاطرنشان کردند: یکی از این صحنه‌ها عرصه دفاع از استقلال و عزت کشور بود که اگر حضور بسیج در دوران دفاع مقدس شکل نمی‌گرفت امروز سرنوشت قطعا بگونه‌ای دیگر بود.

ایشان تأکید کردند: بعد از پایان جنگ نیز بسیج همواره خط شکن و پیشرو بوده است.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به نقش آفرینی بسیج در تثبیت اقتدار و ایستادگی سیاسی در عرصه‌های فرهنگی و سازندگی و در عرصه‌های علمی افزودند: امروز افتخارات گوناگون کشور نتیجه حضور انسان‌های خدوم، توانا و بی‌نام و نشان در صحنه‌های گوناگون است که اگر این حقایق بدرستی شناخته نشود ظلم به بسیج است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بسیج را فراتر از قالب‌ها و سازمان‌های نظامی دانستند و خاطرنشان کردند: اگرچه بخش‌های نظامی از بهترین بسیجی‌ها هستند اما بسیج در واقع حضور فراگیر، مقتدر و تمام نشدنی قشرهای مختلف مردم است که هیچ وابستگی به پول، جاه و مقام و دستور از بالا ندارد و معیار او هم بصیرت و ایمان است.
ایشان با تأکید بر اینکه سازمان فعلی بسیج با خصوصیات منحصر بفرد خود قابل تکرار و تقلید در هیچ مجموعه دیگری نیست، افزودند: بسیج واقعیتی نافذ و تأثیرگذار است که در عین اقتدار و قدرت مظلوم هم واقع شده است.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: مظلومیت به معنای ضعف نیست، همانگونه که انقلاب اسلامی در عین حالی که جزو مقتدرترین و نافذترین پدیده‌های معاصر است، مظلوم هم است و یا شخص امام بزرگوار (ره) که با وجود اقتدار و قدرت روحی از مظلوم ترین انسان‌های دوران خود بود.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر لزوم تقویت و تعمیق اثرگذاری بسیج افزودند: تا هنگامی که بسیج است هیچ تهدیدی متوجه نظام اسلامی نخواهد شد و این موضوع یک رکن اساسی است.
ایشان آسیب شناسی، شناخت نقص‌ها و آفت‌ها و همچنین پیش بینی‌های لازم بمنظور پیشرفت بیشتر را برای بسیج یک ضرورت دانستند و تأکید کردند: با توجه به شکست استکبار در مواجهه سخت با نظام اسلامی در دهه اول انقلاب، اکنون دشمن جنگ نرم را در دستور کار خود قرار داده و امروز اولویت اصلی مقابله با جنگ نرم است.
رهبر انقلاب اسلامی در تبیین جنگ نرم افزودند: دشمن در جنگ نرم تلاش دارد با استفاده از ابزارهای فرهنگی و ارتباطاتی پیشرفته و با شایعه و دروغ پراکنی و استفاده از برخی بهانه‌ها میان آحاد مردم تردید، بدبینی و اختلاف ایجاد کند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای قضایای بعد از انتخابات ریاست جمهوری را نمونه‌ای از این شیوه دانستند و خاطرنشان کردند: در این قضایا به بهانه انتخابات ایجاد تردید و اختلاف کردند تا دل‌های مردم نسبت به یکدیگر و نسبت به مسئولان چرکین شود و در چنین فضای مشوش و شلوغی عناصر مغرض، خائن و دست آموز خود را برای کارهای اخلال‌گرانه وارد صحنه کنند اما به دلیل بصیرت مردم به نتیجه نرسیدند.
ایشان با تأکید مجدد بر موضوع بصیرت افزودند: علت تأکیدهای مکرر من بر لزوم بصیرت در جامعه در شرایط حاضر به این دلیل است که مردم بدانند چه اتفاقی می‌افتد و بتوانند صحنه‌گردان اصلی قضایا و عناصر خائن و بدخواه را از آحاد مردم تشخیص دهند.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: هر اقدامی که موجب مغشوش و تهمت آلود شدن فضا شود و مردم را نسبت به یکدیگر بدبین و مردد کند، به ضرر کشور است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: من اصرار دارم که آحاد مردم و جریانات مختلف سیاسی همه با یکدیگر متحد در مقابل آن افراد معدودی باشند که مخالف اصل انقلاب و استقلال کشور هستند و هدف آنها تقدیم کشور به امریکا و استکبار است.
ایشان با تأکید بر لزوم جداسازی میان توده عظیم مردم اعم از خواص و عوام با معدود عناصر خودفروخته و تفاوت قائل شدن میان این دو، خاطرنشان کردند: نباید با برخی اظهارات و حرف‌ها فضا را بگونه‌ای مغشوش کرد که مردم سردرگم و نسبت به یکدیگر و نسبت به نخبگان و مسئولان بدبین شوند، این کار درستی نیست.
رهبر انقلاب اسلامی با انتقاد شدید از برخی مطبوعات، رسانه‌ها و دستگاه‌ها که دائما به دنبال ایجاد اختلاف، بدبینی و شایعه سازی هستند، افزودند: به کسانی که بدنبال مصالح کشور هستند توصیه می کنم از این اختلاف‌های جزئی و غیراصولی صرف‌نظر کنند.
حضرت‌ آیت‌الله خامنه‌ای با انتقاد از فضای تهمت‌زنی و شایعه‌سازی بر ضد مسئولان کشور تأکید کردند: اینگونه کارها در جهت خواست دشمن است، زیرا مسئولان کشور اعم از رئیس جمهور، رئیس مجلس، رئیس قوه قضاییه، و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام همه کسانی هستند که زمام کشور را بدست دارند و مردم باید به آنها اعتماد و حسن ظن داشته باشند.
ایشان با اشاره به تردید افکنی‌های بعد از انتخابات در عملکرد مسئولان رسمی انتخابات اعم از وزارت کشور و شورای نگهبان افزودند: این تردیدافکنی ها بسیار مضر است و دشمن هم همین را می‌خواهد.
رهبر انقلاب اسلامی جوانان بسیجی را به تقویت ایمان و بصیرت و رعایت موازین و معیارها در تشخیص‌ها فراخواندند و خاطرنشان کردند: نمی‌شود هر فردی را به دلیل یک خطا منافق نامید و همچنین نمی توان هر فردی را بدلیل اختلاف نظر و دیدگاه ضدولایت فقیه خواند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: توصیه من به فرزندان بسیجی‌ام این است که ضمن حفظ پرقدرت انگیزه‌ها، ایمان و امید به آینده در تشخیص‌ها و مصداقهای مختلف بشدت مراقبت کنند زیرا بی‌دقتی در مصداق‌ها برخی اوقات ضررهای زیادی در پی خواهد داشت.
ایشان تنوع عرصه های بسیج را مهم خواندند و افزودند: رویکرد اخیر توجه به علم، نوآوری علمی و کارهای فرهنگی در بسیج بسیار مبارک و پسندیده است زیرا کشور نیازمند کارهای مختلفی است که جز با روحیه بسیجی محقق نخواهد شد.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: تا زمانی که بسیج و روحیه صدق و صفا و خدمت بی مزد و منت در میان مردم و بویژه جوانان وجود دارد، دشمن نمی‌تواند هیچگونه لطمه‌ای به کشور، انقلاب و نظام اسلامی وارد کند.
حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: کسانی هم که با اشاره، تشویق و لبخند دشمن می‌خواهند با نظام اسلامی، قانون اساسی و حرکت عظیم مردمی مواجه شوند، بدانند که سر به سنگ می کوبند و تلاش آنان بیهوده است.
رهبر انقلاب اسلامی در بخش دیگری از سخنان خود ضمن تسلیت سالروز شهادت امام محمد باقر علیه السلام، دوران آن امام را دوران سربرآوردن حیات دوباره جریان اصیل اسلامی در مقابله با تحریف ها خواندند و با اشاره به نزدیکی اعیاد قربان و غدیرخم افزودند: این دو عید بزرگ اسلامی دو مقطع مهم درخصوص موضوع امامت است زیرا در عید قربان حضرت ابراهیم (ع) بعد از امتحانهای سخت به مقام امامت نائل می شوند و در روز عیدغدیر خم هم حضرت علی (ع) بعد از امتحانهای بزرگ به منصب والای امامت می رسند.
در ابتدای این دیدار سردار سرتیپ نقدی رئیس سازمان بسیج مستضعفین با اشاره به نقش بسیج و بسیجیان در مراحل مختلف انقلاب و مقابله با توطئه های سیاسی، نظامی و فرهنگی دشمنان و همچنین دستاوردهای بزرگ علمی دانشمندان جوان بسیجی کشور تأکید کرد: بسیج و بسیجیان در همه صحنه های مختلف بویژه عرصه های جهاد علمی و خدمت به مردم همچون گذشته حضوری مقتدرانه، آگاهانه، و هوشمندانه خواهند داشت.





      

آیت الله سید علی خامنه ای

 

امروز که راه عشق پر پیچ است
حکم آنچه تو میکنی دگر هیچ است
ما منتظریم تا محرم گردد
هنگامه ی امتحان فراهم گردد
ما میدانیم و تیغ و حلقوم شما
یک مو ز سر علی اگر کم گردد





      

:: زندگی نامه حضرت آیت الله خامنه ای
رهبر عالیقدر حضرت آیت الله سید علی خامنه ای فرزند مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج سید جواد حسینی خامنه‌ای، در 1318 شمسی برابر 1358 قمری در مشهد مقدس چشم به دنیا گشود. ایشان دومین پسر خانواده هستند. زندگی سید جواد خامنه ای مانند بیشتر روحانیون و مدرسّان علوم دینی، بسیار ساده بود. همسر و فرزندانش نیز معنای عمیق قناعت و ساده زیستی را از او یاد گرفته بودند و با آن خو داشتند.
رهبر بزرگوار در ضمن بیان نخستین خاطره های زندگی خود از وضع و حال زندگی خانواده شان چنین می‌گویند:
«پدرم روحانی معروفی بود، امّا خیلی پارسا و گوشه گیر... زندگی ما به سختی می گذشت. من یادم هست شب هایی اتفاق می افتاد که در منزل ما شام نبود! مادرم با زحمت برای ما شام تهیّه می کرد و... آن شام هم نان و کشمش بود.»
امّا خانه ای را که خانواده سیّد جواد در آن زندگی می کردند، رهبر انقلاب چنین توصیف می کنند:
«منزل پدری من که در آن متولد شده ام، تا چهارـ پنج سالگی من، یک خانه 60 ـ 70 متری در محّله فقیر نشین مشهد بود که فقط یک اتاق داشت و یک زیر زمین تاریک و خفه ای! هنگامی که برای پدرم میهمان می آمد (و معمولاً پدر بنا بر این که روحانی و محل مراجعه مردم بود، میهمان داشت) همه ما باید به زیر زمین می رفتیم تا مهمان برود. بعد عدّه ای که به پدر ارادتی داشتند، زمین کوچکی را کنار این منزل خریده به آن اضافه کردند و ما دارای سه اتاق شدیم.»
رهبرانقلاب از دوران کودکی در خانواده ای فقیر امّا روحانی و روحانی پرور و پاک و صمیمی، اینگونه پرورش یافت و از چهار سالگی به همراه برادر بزرگش سید محمد به مکتب سپرده شد تا الفبا و قرآن را یاد بگیرند. سپس، دو برادر را در مدرسه تازه تأسیس اسلامی «دارالتعّلیم دیانتی» ثبت نام کردند و این دو دوران تحصیل ابتدایی را در آن مدرسه گذراندند.
رهبر عالیقدر حضرت آیت الله سید علی خامنه ای فرزند مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج سید جواد حسینی خامنه‌ای، در 1318 شمسی برابر 1358 قمری در مشهد مقدس چشم به دنیا گشود. ایشان دومین پسر خانواده هستند. زندگی سید جواد خامنه ای مانند بیشتر روحانیون و مدرسّان علوم دینی، بسیار ساده بود. همسر و فرزندانش نیز معنای عمیق قناعت و ساده زیستی را از او یاد گرفته بودند و با آن خو داشتند.
رهبر بزرگوار در ضمن بیان نخستین خاطره های زندگی خود از وضع و حال زندگی خانواده شان چنین می‌گویند:
«پدرم روحانی معروفی بود، امّا خیلی پارسا و گوشه گیر... زندگی ما به سختی می گذشت. من یادم هست شب هایی اتفاق می افتاد که در منزل ما شام نبود! مادرم با زحمت برای ما شام تهیّه می کرد و... آن شام هم نان و کشمش بود.»
امّا خانه ای را که خانواده سیّد جواد در آن زندگی می کردند، رهبر انقلاب چنین توصیف می کنند:
«منزل پدری من که در آن متولد شده ام، تا چهارـ پنج سالگی من، یک خانه 60 ـ 70 متری در محّله فقیر نشین مشهد بود که فقط یک اتاق داشت و یک زیر زمین تاریک و خفه ای! هنگامی که برای پدرم میهمان می آمد (و معمولاً پدر بنا بر این که روحانی و محل مراجعه مردم بود، میهمان داشت) همه ما باید به زیر زمین می رفتیم تا مهمان برود. بعد عدّه ای که به پدر ارادتی داشتند، زمین کوچکی را کنار این منزل خریده به آن اضافه کردند و ما دارای سه اتاق شدیم.»
رهبرانقلاب از دوران کودکی در خانواده ای فقیر امّا روحانی و روحانی پرور و پاک و صمیمی، اینگونه پرورش یافت و از چهار سالگی به همراه برادر بزرگش سید محمد به مکتب سپرده شد تا الفبا و قرآن را یاد بگیرند. سپس، دو برادر را در مدرسه تازه تأسیس اسلامی «دارالتعّلیم دیانتی» ثبت نام کردند و این دو دوران تحصیل ابتدایی را در آن مدرسه گذراندند.


در حوزه علمیه

ایشان از دوره دبیرستان، خواندن «جامع المقدمات» و صرف و نحو را آغاز کرده بود. سپس از مدرسه جدید وارد حوزه علمیه شد و نزد پدر و دیگر اساتید وقت ادبیات و مقدمات را خواند.
درباره انگیزه ورود به حوزه علمیه و انتخاب راه روحانیت می گویند: «عامل و موجب اصلی در انتخاب این راه نورانی روحانیت پدرم بودند و مادرم نیز علاقه مند و مشوّق بودند».
ایشان کتب ادبی ار قبیل «جامع المقدمات»، «سیوطی»، «مغنی» را نزد مدرّسان مدرسه «سلیمان خان» و «نوّاب» خواند و پدرش نیز بر درس فرزندانش نظارت می کرد. کتاب «معالم» را نیز در همان دوره خواند. سپس «شرایع الاسلام» و «شرح لمعه» را در محضر پدرش و مقداری را نزد مرحوم «آقا میرزا مدرس یزدی» و رسائل و مکاسب را در حضور مرحوم حاج شیخ هاشم قزوینی و بقیه دروس سطح فقه و اصول را نزد پدرش خواند و دوره مقدمات و سطح را بطور کم سابقه و شگفت انگیزی در پنچ سال و نیم به اتمام رساند. پدرش مرحوم سید جواد در تمام این مراحل نقش مهّمی در پیشرفت این فرزند برومند داشت. رهبر بزرگوار انقلاب، در زمینه منطق و فلسفه، کتاب منظومه سبزوار را ابتدا از «مرحوم آیت الله میرزا جواد آقا تهرانی» و بعدها نزد مرحوم «شیخ رضا ایسی» خواندند.


 در حوزه علمیه نجف اشرف

آیت الله خامنه ای که از هیجده سالگی در مشهد درس خارج فقه و اصول را نزد مرجع بزرگ مرحوم آیت الله العظمی میلانی شروع کرده بودند. در سال 1336 به قصد زیارت عتبات عالیات، عازم نجف اشرف شدند و با مشاهده و شرکت در درسهای خارج مجتهدان بزرگ حوزه نجف از جمله مرحوم سید محسن حکیم، سید محمود شاهرودی، میرزا باقر زنجانی، سید یحیی یزدی، و میرزا حسن بجنوردی، اوضاع درس و تدریس و تحقیق آن حوزه علمیه را پسندیدند و ایشان را از قصد خود آگاه ساختند. ولی پدر موافقت نکرد. پس از مدّتی ایشان به مشهد باز گشتند.


 در حوزه علمیه قم

آیت الله خامنه ای از سال 1337 تا 1343 در حوزه علمیه قم به تحصیلات عالی در فقه و اصول و فلسفه، مشغول شدند و از محضر بزرگان چون مرحوم آیت الله العظمی بروجردی، امام خمینی، شیخ مرتضی حائری یزدی وعلـّامه طباطبائی استفاده کردند. در سال 1343، از مکاتباتی که رهبر انقلاب با پدرشان داشتند، متوجّه شدند که یک چشم پدر به علت «آب مروارید» نابینا شده است، بسیار غمگین شدند و بین ماندن در قم و ادامه تحصیل در حوزه عظیم آن و رفتن به مشهد و مواظبت از پدر در تردید ماندند. آیت الله خامنه ای به این نتیجـه رسیدند که به خاطر خدا از قــم به مشهد هجرت کنند واز پدرشان مواظبت نمایند. ایشان در این مـورد می گویند:
«به مشهد رفتم و خدای متعال توفیقات زیادی به ما داد. به هر حال به دنبال کار و وظیفه خود رفتم. اگر بنده در زندگی توفیقی داشتم، اعتقادم این است که ناشی از همان بّری «نیکی» است که به پدر، بلکه به پدر و مادر انجام داده ام». آیت الله خامنه ای بر سر این دو راهی، راه درست را انتخاب کردند. بعضی از اساتید و آشنایان افسوس می خوردند که چرا ایشان به این زودی حوزه علمیه قم را ترک کردند، اگر می ماندند در آینده چنین و چنان می شدند!... امّا آینده نشان داد که انتخاب ایشان درست بوده و دست تقدیر الهی برای ایشان سر نوشتی دیگر و بهتر و والاتر از محاسبات آنان، رقم زده بود. آیا کسی تصّور می کرد که در آن روز جوان عالم پراستعداد 25 ساله، که برای رضای خداوند و خدمت به پدر و مادرش از قم به مشهد می رفت، 25 سال بعد، به مقام والای ولایت امر مسلمین خواهد رسید؟! ایشان در مشهد از ادامه درس دست برنداشتند و جز ایام تعطیل یا مبازره و زندان و مسافرت، به طور رسمی تحصیلات فقهی و اصول خود را تا سال 1347 در محضر اساتید بزرگ حوزه مشهد بویژه آیت الله میلانی ادامه دادند. همچنین ازسال 1343 که در مشهد ماندگار شدند در کنار تحصیل و مراقبت از پدر پیر و بیمار، به تدریس کتب فقه و اصول و معارف دینی به طلـّاب جوان و دانشجویان نیز می پرداختند.


 مبارزات سیاسی

آیت الله خامنه ای به گفته خویش «از شاگردان فقهی، اصولی، سیاسی و انقلابی امام خمینی (ره) هستند» امـّا نخستین جرقـّه های سیاسی و مبارزاتی و دشمنی با طاغوت را مجاهد بزرگ و شهید راه اسلام شهید «سید مجتبی نوّاب صفوی» در ذهن ایشان زده است، هنگامیکه نوّاب صفوی با عدّه ای از فدائیان اسلام در سال 31 به مشهد رفته در مدرسه سلیمان خان، سخنرانی پر هیجان و بیدار کننده ای در موضوع احیای اسلام و حاکمیت احکام الهی، و فریب و نیرنگ شاه و انگلیسی و دروغگویی آنان به ملـّت ایران، ایراد کردند. آیت الله خامنه ای آن روز از طـّلاب جوان مدرسه سلیمان خان بودند، به شدّت تحت تأثیر سخنان آتشین نوّاب واقع شدند. ایشان می گویند: «همان وقت جرقه های انگیزش انقلاب اسلامی به وسیله نوّاب صفوی در من به وجود آمده و هیچ شکی ندارم که اولین آتش را مرحوم نوّاب در دل ما روشن کرد».


 همراه با نهضت امام خمینی (قدس سره)

آیت الله خامنه ای از سال 1341 که در قم حضورداشتند و حرکت انقلابی واعتراض آمیز امام خمینی علیه سیاستهای ضد اسلامی و آمریکا پسند محمد رضا شاه پهلوی، آغاز شد، وارد میدان مبارزات سیاسی شدند و شانزده سال تمام با وجود فراز و نشیب های فراوان و شکنجه ها و تعبیدها و زندان ها مبارزه کردند و در این مسیر ازهیچ خطری نترسیدند. نخستین بار در محرّم سال 1383 از سوی امام خمینی (قدس سره) مأموریت یافتند که پیام ایشان را به آیت الله میلانی و علمای خراسان در خصوص چگونگی برنامه های تبلیغاتی روحانیون در ماه محرّم و افشاگری علیه سیاست های آمریکایی شاه و اوضاع ایران و حوادث قم، برسانند. ایشان این مأموریت را انجام دادند و خود نیز برای تبلیغ، عازم شهر بیرجند شدند و در راستای پیام امام خمینی، به تبلیغ و افشاگری علیه رژیم پهلوی و آمریکا پرداختند. بدین خاطر در 9 محرّم «12 خرداد 1342» دستگیر و یک شب بازداشت شدند و فردای آن به شرط اینکه منبر نروند و تحت نظر باشند آزاد شدند. با پیش آمدن حادثه خونین 15خرداد، باز هم ایشان را از بیرجند به مشهد آورده، تحویل بازداشتگاه نظامی دادند و ده روز در آنجا با سخت ترین شرایط و شکنجه و آزارها زندانی شدند.


 دوّمین بازداشت

در بهمن 1342 - رمضان 1383- آیت الله خامنه ای با عدّه ای از دوستانشان براساس برنامه حساب شده ای به مقصد کرمان حرکت کردند. پس از دو ـ سه روز توقف در کرمان و سخنرانی و منبر و دیدار با علما و طلـّاب آن شهر، عازم زاهدان شدند. سخنرانی ها و افشاگری های پرشور ایشان بویژه درایـّام ششم بهمن ـ سالگرد انتخابات و رفراندوم قلـّابی شاه ـ مورد استقبال مردم قرار گرفت. در روزپانزدهم رمضان که مصادف با میلاد امام حسن (ع) بود، صراحت و شجاعت و شور انقلابی ایشان در افشاگری سیاستهای شیطانی و آمریکایی رژیم پهلوی، به اوج رسید و ساواک شبانه ایشان را دستگیر و با هواپیما روانه تهران کرد. رهبر بزرگوار، حدود دو ماه ـ به صورت انفرادی ـ در زندان قزل قلعه زندانی شدند و انواع اهانت ها و شکنجه ها را تحمّل کردند.


 سوّمین و چهارمین بازداشت

کلاسهای تفسیر و حدیث و اندیشه اسلامی ایشان در مشهد و تهران با استقبال کم نظیر جوانان پرشور و انقلابی مواجه شد. همین فعالیت ها سبب عصبانیت ساواک شد و ایشان را مورد تعقیب قرار دادند. بدین خاطر در سال 1345 در تهران مخفیانه زندگی می کردند و یک سال بعد ـ 1346ـ دستگیر و محبوس شدند. همین فعالیّت های علمی و برگزاری جلسات و تدریس و روشنگری عالمانه و مصلحانه بود که موجب شد آن بزرگوار بار دیگر توسط ساواک جهنّمی پهلوی در سال 1349 نیز دستگیر و زندانی گردند.


 پنجمین بازداشت

حضرت آیت الله خامنه ای «مد ظله» درباره پنجمین بازداشت خویش توسط ساواک می نویسد:
«از سال 48 زمینه حرکت مسلحانه در ایران محسوس بود. حساسیّت و شدّت عمل دستگاههای جاری رژیم پیشین نیز نسبت به من، که به قرائن دریافته بودند چنین جریانی نمی تواند با افرادی از قبیل من در ارتباط نباشد، افزایش یافت. سال 50 مجدّداً و برای پنجمین بار به زندان افتادم. برخوردهای خشونت آمیز ساواک در زندان آشکارا نشان می داد که دستگاه از پیوستن جریان های مبارزه مسلـّحانه به کانون های تفـّکر اسلامی به شدّت بیمناک است و نمی تواند بپذیرد که فعالیّـت های فکری و تبلیغاتی من در مشهد و تهران از آن جریان ها بیگانه و به کنار است. پس از آزادی، دایره درسهای عمومی تفسیر و کلاسهای مخفی ایدئولوژی و... گسترش بیشتری پیدا کرد».


 بازداشت ششم

در بین سالهای 1350ـ1353 درسهای تفسیر و ایدئولوژی آیت الله خامنه ای در سه مسجد «کرامت» ، «امام حسن» و «میرزا جعفر» مشهد مقدس تشکیل میشد و هزاران نفر ازمردم مشتاق بویژه جوانان آگاه و روشنفکر و طلـّاب انقلابی و معتقد را به این سه مرکز می کشاند و با تفکّرات اصیل اسلامی آشنا می ساخت. درس نهج البلاغـه ایشان از شور و حال دیگـری برخوردار بود و در جزوه های پلی کپی شده تحت عنوان: «پرتوی از نهج البلاغه» تکثیر و دست به دست می گشت. طلـّاب جوان و انقلابی که درس حقیقت و مبارزه را از محضر ایشان می آموختند، با عزیمت به شهرهای دور و نزدیکِ ایران، افکار مردم را با آن حقایق نورانی آشنا و زمینه را برای انقلاب بزرگ اسلامی آماده می ساختند. این فعالیـّت ها موجب شد که در دی ماه 1353 ساواک بی رحمانه به خانه آیت الله خامنه ای در مشهد هجوم برده، ایشان را دستگیر و بسیاری از یادداشت ها و نوشته هایشان را ضبط کنند. این ششمین و سخت ترین بازداشت ایشان بود و تا پاییز 1354 در زندان کمیته مشترک شهربانی زندان بودند. در این مدت در سلولی با سخت ترین شرایط نگه داشته شدند. سختی هایی که ایشان در این بازداشت تحمّل کردند، به تعبیر خودشان «فقط برای آنان
که آن شرایط را دیده اند، قابل فهم است». پس از آزادی از زندان، به مشهد مقدس برگشتند و باز هم همان برنامه و تلاش های علمی و تحقیقی و انقلابی ادامه داشت. البته دیگر امکان تشکیل کلاسهای سابق را به ایشان ندادند.


 در تبعید

رژیم جنایتکار پهلوی در اواخر سال 1356، آیت الله خامنه ای را دستگیر و برای مدّت سه سال به ایرانشهر تبعید کرد. در اواسط سال 1357 با اوجگیری مبارزات عموم مردم مسلمان و انقلابی ایران، ایشان از تبعیدگاه آزاد شده به مشهد مقدس بازگشتند و در صفوف مقدم مبارزات مردمی علیه رژیم سفـّاک پهلوی قرار گرفتند و پس از پانزده سال مبارزه مردانه و مجاهدت و مقاومت در راه خدا و تحمّل آن همه سختی و تلخی، ثمره شیرین قیام و مقاومت و مبارزه؛ یعنی پیروزی انقلاب کبیر اسلامی ایران و سقوط خفـّت بار حکومتِ سراسر ننگ و ظالمانه پهلوی، و برقراری حاکمیت اسلام در این سرزمین را دیدند.


 در آستانه پیروزی

درآستانه پیروزی انقلاب اسلامی، پیش از بازگشت امام خمینی از پاریس به تهران، «شورای انقلاب اسلامی» با شرکت افراد و شخصیت های مبارزی همچون شهید مطهری، شهید بهشتی، هاشمی رفسنجانی و... از سوی امام خمینی در ایران تشکیل گردید، آیت الله خامنه ای نیز به فرمان امام بزرگوار به عضویت این شورا درآمد. پیام امام توسط شهید مطهری «ره» به ایشان ابلاغ گردید و با دریافت پیام رهبر کبیر انقلاب، از مشهد به تهران آمدند.


 پس از پیروزی

آیت الله خامنه ای پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز همچنان پرشور و پرتلاش به فعالیّت های ارزشمند اسلامی و در جهت نزدیکتر شدن به اهداف انقلاب اسلامی پرداختند که همه در نوع خود و در زمان خود بی نظیر و بسیار مهّم بودند که در این مختصر فقط به ذکر رؤوس آنها می پردازیم:

? پایه گذاری «حزب جمهوری اسلامی» با همکاری و همفکری علمای مبارز و هم رزم خود: شهید بهشتی، شهید باهنر، هاشمی رفسنجانی و... دراسفند 1357.
? معاونت وزارت دفاع در سال 1358.
? سرپرستی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 1358.
? امام جمعه تهران، 1358.
? نماینده امام خمینی«قدّس سرّه» در شورای عالی دفاع ، 1359.
? نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، 1358.
? حضور فعّال و مخلصانه در لباس رزم در جبهه های دفاع مقدس، در سال 1359 با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و تجاوز ارتش متجاوز صّدام به مرزهای ایران؛ با تجهیزات و تحریکات قدرت های شیطانی و بزرگ ازجمله آمریکا و شوروی سابق.
? ترور نافرجام ایشان توسط منافقین در ششم تیرماه 1360 در مسجد ابوذر تهران.
? ریاست جمهوری؛ به دنبال شهادت محمد علی رجایی دومّین رئیس جمهور ایران، آیت الله خامنه ای در مهر ماه 1360 با کسب بیش از شانزده میلیون رأی مردمی و حکم تنفیذ امام خمینی (قدس سره) به مقام ریاست جمهوری ایران اسلامی برگزیده شدند. همچنین از سال 1364 تا 1368 برای دوّمین بار به این مقام و مسؤولیت انتخاب شدند.
? ریاست شورای انقلاب فرهنگ، 1360.
? ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام، 1366.
? ریاست شورای بازنگری قانون اساسی، 1368.
? رهبری و ولایت امّت، که از سال 1368، روز چهاردهم خرداد پس از رحلت رهبر کبیرانقلاب امام خمینی (قدس سره) توسط مجلس خبرگان رهبری به این مقام والا و مسؤولیت عظیم انتخاب شدند، و چه انتخاب مبارک و درستی بود که پس از رحلت امام راحل، با شایستگی تمام توانستند امّت مسلمان ایران، بلکه مسلمانان جهان را رهبری نمایند.





      
<   <<   16   17      >








کد متحرک سازی عنوان وب

  • لیزر
  • لیزر حرارتی
  • تبلیغات اینترنتی





  • <






    mouse code|mouse code

    کد ماوس